یاداشت از مهران محبیان فر
کارشناسی ارشد مشاوره خانواده،
زوج درمانگر، مولف و مترجم؛
در حقیقت ارتباط خوب بخشی اساسی از ایجاد رابطه سالم است. وقتی رابطه عاطفی مثبتی با شریک زندگی خود تجربه میکنید، احساس امنیت و شادی میکنید.
کد خبر: ۳۳۷۰۸ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۱/۰۱
با حضور جمعی از مسولین؛
جشن «بهار قرآن، عبادت و تکلیف» با حضور جمعی از مسولان و اولیای دانش اموزان به همت اداره آموزش و پرورش بویراحمد در حسینیه ثارالله یاسوج برگزار شد.
کد خبر: ۳۳۴۷۱ تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۱۱/۰۵
دستیار حقوق شهروندی معاونت زنان مطرح کرد ؛
دستیار حقوق شهروندی معاونت زنان و خانواده ریاست جمهوری گفت: هر فرد ایرانی اعم از زن و مرد به موجب اصول قانون اساسی دارای حق تحصیل، حق اشتغال و انتخاب شغل و حق تعیین محل سکونت است
کد خبر: ۲۸۰۶۴ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۴/۰۳
سیاسی؛
شمسالدین حسینی، وزیر اقتصاد دولت احمدینژاد و یکی از گزینههای نامزدی ریاست مجلس یازدهم میگوید: به احمدینژاد افتخار میکنیم.
کد خبر: ۲۷۷۷۴ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۲/۲۸
اجتماعی
با این ۵ راهکار، شما میتوانید بحران را برای خود و خانوادهتان تبدیل به فرصت کنید....
کد خبر: ۲۷۲۸۸ تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۱۲/۲۶
مریم را دستگیر کنید
یک مرد متاهل که دل به زن بیوه ای داده بود رودست خورد و زندگی اش را بر باد رفته دید.
کد خبر: ۲۶۳۳۱ تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۸/۲۴
در جلسه کمیته ترویج زایمان طبیعی عنوان شد؛
سرپرست بیمارستان امام سجاد(ع) یاسوج، گفت: : زایمان طبیعی به عنوان اولین، قدیمی ترین و بهترین نوع زایمان شناخته شده است.
کد خبر: ۲۲۷۳۰ تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۵/۰۲
علیرضا سعیدآبادی
ماه رمضان و سفره های سحر و افطار یکی از آن مواقعی است که یاد گذشتگان را بیشتر از سایر اوقات در اذهان زنده می کند.خاطره عزیزانی که در سال یا سال های پیش ، روزه دار این ماه بوده اند و درکنار ما عبادت می کردند و مایه برکت سفره های ایرانی بوده اند و حال ، جسم شان در زیر خاک آرمیده است
کد خبر: ۲۲۲۳۰ تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۳/۱۵
مجلس
نایب رئیس مجلس شورای اسلامی تاکید کرد: استخدام نیروهای نهضت سوادآموزی و آموزش ندیده در آموزش و پرورش به کیفیت این نهاد ضربه میزند.
کد خبر: ۲۱۹۷۵ تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۲/۲۳
اجتماعی
از زمانی که به یاد داریم تاکنون، رابطه کیت میدلتون و شاهزاده ویلیام رابطه ای سالم و موفق بوده است. اما راز موفقیت آنها چیست؟
کد خبر: ۲۰۳۵۷ تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۸/۲۸
اجتماعی
نور به قبر پدر خدابیامرزم ببارد! همیشه میگفت: پسرجان! حرفی که به تو مربوط نیست نزن و حد و حدود خودت را بدان تا نخود هر آشی نشوی. اگر به همین نصیحتهایش گوش میکردم، چنین آتشی به جان زندگیام نمیافتاد.
کد خبر: ۲۰۲۶۱ تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۸/۱۷
"جم جونیور (GEM JUNIOR)"
پخش رقص های زننده و مختلط از دختران و پسران نوجوان و انیمیشن باربی و بن تن از شبکه جم جونیور جزو مواردی است که به شدت کودکان را در معرض آلودگی ها روانی می گذارد.
کد خبر: ۱۶۷۳۲ تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۱۱/۱۹
کارگاه آموزشی ترویج تغذیه با شیر مادر در راستای اجرای برنامه های هفته" ترویج تغذیه با شیر مادر"(10لغایت 16مردادماه) درسالن اجتماعات مرکز بهداشت کهگیلویه برگزار شد.
کد خبر: ۱۳۴۰۳ تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۰۵/۱۲
شهید زرین ،در اطراف گچساران در سال 1320 به دنیا آمدند / به قول یکی از فرماندهان دفاع مقدس :ما یک شهید خرازی داشتیم و یک شهید زرین
کد خبر: ۹۰۷۸ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۱۲/۲۵
رئیس جمهور سابق گفت: من مدیون بچههای حفاظت هستم که با مجاهدتهای خاموششان ایفای نقش میکنند.
پایگاه تحلیلی خبری آوای رودکوف avayerodkof.ir
محمود احمدینژاد رئیس جمهور سابق در گفتگو با خبرنگار دفاعی امنیتی گروه سیاسی باشگاه خبرنگاران جوان، درباره شهید مدافع حرم عبدالله باقری اظهار داشت: من مدیون بچههای حفاظت هستم که با مجاهدتهای خاموششان ایفای نقش میکنند.
وی ادامه داد: بین من و شهید باقری ارتباط عاطفی عمیقی برقرار بود و بنده این شهید بزرگوار را 15 سال است میشناسم و در سفرهای استانی و شرایط گوناگون سخت شهید باقری نقشافرینی کرد.
رئیس جمهور سابق با اشاره به خصوصیات اخلاقی شهید باقری عنوان داشت: این شهید بزرگوار با نهایت دقت و ایمان و اعتقاد به تکالیف خود عمل میکرد و از بچههایی بود که عاشق کشور و عاشق ارزشهای انقلابی و اعتقادی بود.
وی با اشاره به اینکه من مدیون بچههای حفاظت هستم، گفت: بچههای حفاظت مجاهدت خاموش دارند و اسمی از آنها نیست، ولی زندگی خود را برای ارزشهای الهی گذاشتهاند.
احمدینژاد تاکید کرد: آقاعبدالله از گلهای خوشبوی انقلاب بود و رابطه عاطفی ویژهای بین ما ایجاد شده بود و من به نوعی مدیون بچههای حفاظت هستم که به خاطر فداکاریهای خود همواره نقشآفرینی ویژهای دارند.
رئیس جمهور سابق با اشاره به نقش شهید باقری در تامین و حفاظت در سفرهای استانی تصریح کرد: به یاد دارم که در یکی از این سفرهای استانی ضربهای به چشم آقا عبدالله وارد شد، اما همواره کارش را انجام میداد.
رئیس جمهور سابق در پاسخ به این سوال که آینده سوریه را چگونه ارزیابی میکنید، خاطرنشان کرد: آینده سوریه روشن است.
کد خبر: ۷۵۷۷ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۸/۰۷
فداکاری و ایثارگری معلمان برای نجات جان دانشآموزان یکی از زیباترین جلوههای تعلیم و تربیت در سال ۹۳ بود که شاید بتوان فداکاری مرحوم کاظم صفرزاده معلم فداکار لرستانی را بارزترین جلوه فداکاری در سال گذشته دانست.به گزارش خبرنگار اجتماعی خبرگزاری تسنیم، شاید بتوان یکی از شیرینترین اخبار آموزشوپرورش در سال گذشته را فداکاری معلمانی دانست که در نخستین جشنواره جلوههای معلمی در دی ماه سال 93 مورد تجلیل قرار گرفتند.
سالهاست که اخبار متعددی از فداکاری معلمان ایران زمین میشنویم، حسن امیدزاده معلمی که برای نجات جان دانشآموزانش از آتش بخاری نفتی، خود را به آتش زد و دچار سوختگی شد و پس از تحمل سالها رنج و سختی در سال 91 با زندگی وداع کرد یا معلم دیگری از توابع محروم استان اردبیل که برای نجات جان دانشآموزش نیمی از کبد خود را به وی اهدا کرد؛ این موارد تنها مواردی محدود از ایثارگری و گذشت معلمان این سرزمین است.
آموزشوپرورش در سال گذشته با هدف تقدیر از معلمانی که از خودگذشتگی داشتند و در جهت نجات جان انسانها قدم برداشتند یا با انجام کارهایی موجب بازگشت دانشآموزان به جریان آموزش شدهاند و فراتر از وظایف معلمی خود اقدام به انجام فعالیتهای انسان دوستانه کردهاند،نخستین جشنواره جلوههای معلمی را برگزار کرد.
در طول سالهای گذشته معلمان بسیاری بودند که بدون هیچ چشمداشتی در سختترین و دشوارترین لحظات تصمیمگیری با ایثار جان، آفریننده باشکوهترین جلوههای معلمی شدند.
در نخستین جشنواره جلوههای معلمی، 10 نفر از ملعمانی که برای نجات جان دانشآموزان خود فداکاری کرده بودند، مورد تقدیر قرار گرفتند و علی اصغر فانی وزیر آموزشوپرورش در این مراسم از استمرار برگزاری این جشنواره در سالهای آینده خبر داد.
وزیر آموزش و پرورش افزود: گرچه همه معلمان ایثارگر هستند، اما ما در تلاش هستیم تا با معرفی تعدادی از معلمان به جامعه آنها را الگوی سایرین قرار دهیم.
در سال 93 نیز شاهد جلوههای زیبایی از ایثارگری معلمان بودیم که شاید بتوان خاصترین آن را فداکاری مرحوم کاظم صفرزاده معلم لرستانی برای نجات جان دانشآموزانش عنوان کرد.
کاظم صفرزاده معلم یکی از مناطق عشایری از توابع استان لرستان بود که در روز حادثه یکی از دانشآموزان مدرسه عشایری شبانهروزی امام جعفر صادق(ع) ویسیان دچار جراحت شدید در ناحیه پا شد و نیازمند اقدامات درمانی بود. از همین رو کاظم صفرزاده معلم این مدرسه با خودرو به همراه دانشآموز مجروح و دو نفر دیگر از دانشآموزان عازم مرکز درمانی میشوند اما متاسفانه به دلیل کمبود امکانات، مرکز درمانی این منطقه نمیتواند وضعیت دانشآموز مجروح را بهبود بخشد و بنابراین معلم این دانشآموزان با وجود بارندگی شدید تصمیم میگیرد دانشآموز مجروح را برای درمان به بیمارستان خرمآباد انتقال دهد اما در مسیر خودرو این معلم فداکار در سیل گرفتار شد و هر چهار سرنشین خودرو جان خود را از دست میدهند.
علی بهاری معلم دیگری از توابع استان اردبیل است که برای نجات جان دانشآموزش نیمی از کبد خود را به وی اهدا میکند.
معصومه خوش کام معلم تهرانی که پس از عمل جراحی دیسک کمر با وجود تجویز پزشک به استراحت مطلق با تخت بیمارستان در کلاس درس حضور یافت و به کار خود ادامه داد.
مرتضی اصغری معلم آذربایجان شرقی که 5 سال به طور رایگان برای تدریس به خانه دانش آموز بیمارش مراجعه کرد و همچنین روند درمان وی را نیز پیگیری میکرد.
کاظم جعفری معلم آذربایجان غربی که هزینه حج خود را برای درمان دانشآموزش که مبتلا به سرطان بود اهدا کرد. ثریا مطهر نیا معلم کردستانی که برای درمان دانش آموز بیمارش هر ماه با وی به تهران آمد و تا پایان درمان در بیمارستان ماندگار شد و پیگیر درمان 15 دانش آموز بیمار دیگر است.
احسان موسوی معلم کرمانی که با هزینه شخصی خود دانشآموزی را که از ناحیه پا دچار شکستگی شده بود به عرصه تعلیم و تربیت بازگرداند.
شکرعلی فرزاد معلم کهکیلویه و بویر احمدی مدیر یکی از هنرستانهای شبانه روزی که بر اثر سکته مغزی جان خود را از دست داد و با رضایت اعضای خانواده 9 عضو بدن وی به 7 بیمار نیازمند اهدا شد.
به گزارش تسنیم این موارد فقط بخشی از جلوههای ایثارگری معلمان است که در سال 93 از آنها تقدیر شد و به طور حتم رابطه عاطفی قوی میان معلم و دانشآموز میتواند یکی از زیباترین جلوههای تعلیم و تربیت باشد.
کد خبر: ۶۰۵۵ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۱/۰۸
چرا ترانه هاي منفي و غم انگيز اين همه مد شده است؟ بررسي يك پديده از نگاه روان شناختي، جامعه شناسي و موسيقيزندگی مثبت/ دکتر افشين يداللهي: پيش از اينکه وارد مبحث علل فراگير شدن ترانه هاي غمگين در جامعه شويم، بايد در نظر بگيريم که ترانه از دل همين مردم بيرون ميآيد و خيلي اوقات همان چيزي است که آنها ميخواهند اما لزوماً به ذهنيت مردم جهت نميدهد. اين دو کاملاً به هم مرتبط هستند چون خود هنرمند -اعم از آهنگساز، ترانهسرا و تنظيمکننده- هم از دل همين مردم بيرون ميآيند و همان حرفها و موضوعات مبتلابه جامعه را به زبان ميآورند.
غم و غصه ديگه بسه!
حالا در اين ميان موضوعاتي که در ترانهها به آنها پرداخته نمي شود، مسائلي است که اجازه پرداختن به آنها نيست. از طرفي هم وقتي واژهها محدود و ممنوع ميشوند، بعد از مدتي به صورت واکنشي و حتي مقابلهاي، کلمات و تعابير بيپردهتري در ترانههاي زيرزميني جاي آنها را ميگيرد. در نتيجه اگر اين تعادل را به هم بزنيم، در نهايت به سمت تشديد موضوع پيش ميرويم.
اينکه چرا ترانههاي غمگين در ايران بيشتر رواج پيدا ميکنند چند دليل ميتوانـــد داشته باشد؛ يکي اينکه فضاي جامعه و فضاي روابط به نوعي است که غم و غصه براي مردم، زبانِ حال آشناتري است تا شادي؛ يعني مردم ميخواهند ترانهاي را بشنوند که با آن همذاتپنداري کنند و در واقع مشابه احساساتشان را در آن ترانه بشنوند تا به تحمل آنچه باعث درگيري ذهنيشان شده، کمک کند. از طرفي افراد زماني که عاشقاند و در وصال، کمتر فرصت غم خوردن يا ترانه گفتن پيدا ميکنند، چون آنقدر درگير لذتهاي آن رابطه عاطفي ميشوند که ليبيدو يا زيستمايه رواني آنها، در رابطه همراه با وصال مصرف ميشود بنابراين خيلي فرصت يا انرژي براي شعر گفتن باقي نميماند.
اما زماني که رابطه به هم ميخورد، آن زيست مايه روايي شروع به تجمع ميکند و شخص فرصت پيدا ميکند تا تنشي را که درگير آن شده، به کمک شعر تا حدي تخليه کند؛ پس به همين دليل است که تعداد شعرهايي که در اين شرايط سروده ميشود، بيشتر است. معمولاً افراد در اين شرايط تحت فشار هستند، براي همين ميخواهند به نحوي احساسات خود را بيان کنند که هم ياد معشوق را زنده نگاه داشته باشند، هم با احساسات و عواطف خود کنار بيايند. در اين شرايط، اينگونه شعرها تأثيرگذاري بيشتري هم ميتوانند داشته باشند. ضمناً افرادي که در وصال و خوشي هستند، مشغلههاي مشترک زيادي دارند، بنابراين تنها يکي از مشغلههاي آنها گوش کردن به موسيقي است، اما زماني که از هم جدا ميشوند و زمان بيشتري را در تنهايي سپري ميکنند، زمان خالي براي شنيدن موسيقي دارند؛ بهخصوص موسيقيهايي که حکايت بيشتري از اين فراق دارد. پس به دليل اين شرايط، هم سرايش شعرهاي غمگين و هم مخاطب اينگونه شعرها بيشتر خواهد بود.
البته اين موضوع به فرهنگ ما نيز ارتباط دارد، اينکه نوع نگاه ما به روابط عاطفي چگونه است و ما چقدر درگير آنها ميمانيم. کلمه عشق در زبان ما به معاني خيلي زيادي به کار ميرود؛ از چلوکباب بگيريد تا وطن و خدا و حالا در اين ميان، روابط عاطفي را هم شامل ميشود. زماني که ارتباط عاطفي پيش ميآيد، کلمه عشق با آن پيشينه اسطورهاي آشکار ميشود و ما نام اين غليان احساسات را «عشق» ميگذاريم.
در نتيجه تمام برخوردهاي نادرست را تحمل ميکنيم و انعطافهاي بيش از حد نشان ميدهيم؛ چون فکر ميکنيم عشق يک امتحان است که ما بايد در آن از پيشگاه معشوق سربلند بيرون بياييم. خيلي از اين فشارها را تحمل ميکنيم و در نهايت هم به آن نتيجه اسطورهاي و افسانهاي که در داستانها از عشق شنيده بوديم، نميرسيم.
به طور معمول، جامعه در شرايط استرس و ناراحتي ممکن است روحيه غمگيني پيدا کند اما ممکن است به صورت معکوس هم عمل کرده و بعضاً با پرداختن به موضوعات شادتر و توجه به نکات طنزآميز، براي قابل تحملتر کردن آن شرايط تلاش کند. کما اينکه ميبينيم در مقاطع پراسترس، تعداد جوکهايي که مردم ميسازند هم بيشتر ميشود و به اتفاقات تلخ اطراف ميخندند؛ حالا از اختلاسهاي ميلياردي گرفته تا خيلي از رفتارهاي غلط سياسي و تصميمگيريهايي که به مردم آسيب زده يا آنها را ناراحت کرده است. در چنين شرايطي ممکن است روي ديگري از ترانه گل کند؛ ترانههايي که به موضوعات شادتر ميپردازد و طنز را وارد ترانههاي معمول ميکند که در بسياري از مواقع نقدهاي اجتماعي هم در آنها به چشم ميخورد.
به طور مثال ترانه «همه چي آرومه» در زماني پخش شد که جامعه در حال تجربه سنگينترين استرسها بود اما ديديم که اين ترانه در آن زمان توانست مخاطب زيادي را جذب کند. شايد دليلش اين باشد که مردم انعکاس آرزوها و نيازهاي ساده خود را در آن ترانه ميديدند. اين اثر به نوعي يک تخليه فشار رواني براي مخاطباني بود که واقعيت جامعهشان پرتنش شده بود. مخاطباني هم هستند که با اين ترانه از بخش آرام زندگي خود خاطره دارند بنابراين کارکردها در هر ترانه و تعامل ترانه با اجتماع چندبُعدي است و ما نميتوانيم به اين موضوع تکبُعدي نگاه کنيم؛ چون عاملهاي زيادي از جمله عاملهاي شخصي، اجتماعي و حتي عامل هاي تعاملي بين دو نفر در فراگير شدن يا نشدن يک ترانه نقش دارد.
کد خبر: ۴۳۸۶ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۶/۲۷
ماه رمضان و سفره های سحر و افطار یکی از آن مواقعی است که یاد گذشتگان را بیشتر از سایر اوقات در اذهان زنده می کند.خاطره عزیزانی که در سال یا سال های پیش ، روزه دار این ماه بوده اند و درکنار ما عبادت می کردند و مایه برکت سفره های ایرانی بوده اند و حال ، جسم شان در زیر خاک آرمیده است
کد خبر: ۳۸۷۸ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۴/۲۴
چطور ممکن است خزانه خالی باشد و بعد در حالی که ما در بودجه سال 1392 پیشبینی پرداخت سبد کالا را نکردهایم، منابعی بالغ بر 1500 میلیارد تومان برای این طرح هم علاوه بر هزینههای معمولی اختصاص داده شود؟
کد خبر: ۳۴۰۲ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۲/۲۷
چه خصوصیاتی باعث میشود دیگران از ما فاصله بگیرند؟ این خصوصیات و ویژگیها را در ادامه مطلب بخوانید و اگر نمیخواهید مجرد بمانید یا پس از ازدواج به سمت جنگ و درگیری بروید و عشق از زندگی مشترکتان رخت بربندد، آنها را در اسرع وقت در خودتان از بین ببرید زیرا هیچ کس دوست ندارد با چنین آدمهایی ازدواج کند یا زندگی خود را با آنها ادامه دهد.
به گزارش آوای دنا نقل از جام جم سرا،تا به حال فکر کردهاید چرا بعضی افراد این همه طرفدار دارند ومحبوب همه هستند اما بعضی دیگر انگار کسی دوست ندارد حتی نزدیکشان بشود؟ خب، دسته اول مهره مار ندارند – شما که به این جور خرافات اعتقاد ندارید؟! – بلکه خصوصیاتی دارند که باعث محبوبیتشان میشود، یا بهتر بگوییم فاقد خصوصیاتی هستند که آدمها را از آنها براند. چه خصوصیاتی باعث میشود دیگران از ما فاصله بگیرند؟ مجله موفقیت این ویژگیها را برشمرده:
- دخترهایی که برای خودشان «مرد» شدهاند!شمار این جور دخترها در دنیای امروز روبه افزایش است، و جالب اینجاست که آنها اصلا از دافعههای خودشان خبر ندارند و به «مردانگی» خودشان کاملا افتخار میکنند. آنها زنان دیگر را ضعیف، ناتوان، ظریف و وابسته میدانند و اصلا حاضر نیستند به عنوان جنس زن به آنها نگاه شود.
لباسهای مردانه، کارهای مردانه، بازوهای قوی و برجسته و صدای کلفت و مردانه از چیزهای مورد علاقه آنهاست که با آن فخر میفروشند.
زنان مردنما همان قدر برای دیگران بویژه مردها، دافعه دارند که مردان زن نما حالِ شما را بد میکنند. زن، زن آفریده شده و مرد، مرد؛ هر کدام از این دو جنس در قالب خصوصیات خودشان است که جذابیت دارد، قدرت دارد و میتواند کارهایش را راه بیندازد. البته این جور دختران میتوانند به خوبی جای پدر را برای بچههایشان پر کنند اما متاسفانه مجرد میمانند، چون پدر بچهها دنبال «همسر» خوبی برای خود میگردد!
- دخترهای خرافاتی
اگر پای دکه روزنامه فروشی میایستید و فال این ماهتان را در تمام مجلات میخوانید، اگر در کتابخانه اتاقتان انواع گوناگون کتابهای تعبیر خواب، فال قهوه، طالع بینی هندی، چینی، رومی، فرانسوی و ... است، اگر به خودتان انواع سنگهای ضد چشم زخم، ازدیاد حافظه، مهره مار، سنگ ماه تولد، سنگ سیاره ژوپیتر و از این جور چیزها آویزان کردهاید و اگر پاتوق شما خانه معروفترین فال قهوه گیر شهر است که برای رسیدن به آرزوها و خواستههای مختلفتان نسخههای عجیب و غریب میپیچد، باید بگوییم که سرگرمی خوبی دارید اما خیالتان را راحت کنم: متاسفانه در طالع شما هیچ ازدواج موفقی دیده نمیشود!
میدانید چیست؟ متاسفانه مردها سر از اسرار ماوراءالطبیعه در نمیآورند و اصلا نمیتوانند شما را درک کنند. آنها واقع بین هستند و اکثرا همه چیز را از دید عقل و تجربه میبینند، به خاطر همین ذاتا از این جور کارها دل خوشی ندارند. البته که مهم نیست آنها چه فکری در مورد شما میکنند، اما... خواهش میکنم به خاطر خودتان هم که شده کمی منطقی باشید!
- دخترهای خانم معلم (اخلاقی افراطی و ایرادگیر).
من یکی از آنها را میشناسم. او مثل یک وجدان آگاه «اکسترنال» است که به من وصلش کرده باشند: مدام مسائل و باید و نبایدهای بهداشتی، روانشناختی، علمی، اجتماعی، سلامت، تغذیه و خلاصه هر چیز دیگری که راجع به آن مطالعهای داشته را به من گوشزد میکند. او مرتب یادآوری میکند که موقع ظرف شستن بهتر است دستکش بپوشم، موقع رد شدن از خیابان خیلی احتیاط کنم، بزرگترها را نباید به اسم کوچک صدا کنم، کلم بروکلی برای سلامتیمان خیلی خوب است، چت کردن کار بدی است، موقع کار با کامپیوتر باید صاف نشست، و هیچ وقت نباید از چراغ قرمز رد شد! و خدا نکند که من بخواهم دست از پا خطا کنم و این دستورات را نادیده بگیرم، مثلا خدای ناکرده بروم سینما و پفک و چیپس با سس تند بخورم!
البته او خیلی دختر خوب و شایستهای است، اما هیچ وقت نمیتوانم از بودن با او لذت ببرم. (بیچاره همسرش!) بد نیست بدانید که همه ما آدمها علاوه بر والد، بالغ و کودک درون، یک «معلم» درون هم داریم که اینها را به ما گوشزد میکند اما فرقش این است که گاهی میتوانیم خاموشش کنیم و کمی از شیطنتهایمان لذت ببریم. معلم بازی به شدت دیگران را از شما فراری میدهد.
- دخترهای پول پرست
نیازی به توضیح نیست که اینها چه جور دخترهایی هستند. این دخترها نشانههایی دارند که طرف مقابلشان خیلی زود آنها را میشناسد: آنها مدام در مورد مسائل مالی حرف میزنند، اولین سوالاتی که میپرسند در موردمیزان درآمد، مدل ماشین، محل زندگی، وضعی اقتصادی خانواده و این قبیل است و اگر در چشم انداز آینده یک رابطه احتمال بحران مالی یا احیانا اجبار به قناعت را ببینند بلافاصله محو میشوند!قضیه خیلی ساده است، دختری که دنبال جیب طرف مقابلش است در روزهای سخت به درد نمیخورد. رابطه عاطفی با چنین دخترانی بینهایت شکننده و نامطمئن است وهمسرشان تحت استرس زیادی قرار دارد. اگر چنین دختری هستید متاسفانه طرفداری ندارید؛ پسرها هم میخواهند با کسی ازدواج کنند که آنها را به خاطر خودشان بخواهد، نه جیبشان (آنها هم دل دارند!)، همانطور که شما دوست دارید طرف مقابلتان شما را به خاطر خودتان بخواهد نه ظاهرتان.
- دخترهای انحصارطلب
دخترهای انحصارطلب خیلی خوبند، فقط یک ایراد بزرگ دارند: آنها روزگار همسرشان را سیاه میکنند! آنها میخواهند تمام زندگی طرف مقابلشان شوند و این اصلا منطقی نیست. همه خانمها دوست دارند در مرکز توجه مرد زندگیشان باشند اما این توجه حد و مرزی دارد که دخترهای انحصارطلب از آن بیخبرند.آنها تنها زمانی شادند که احساس کنند تمام توجه مرد زندگیشان به آنهاست، و اگر او کوچکترین توجهی به دیگران یا به مسائل و جنبههای دیگر زندگیاش بکند اوقاتشان تلخ میشود. حتی ممکن است تبدیل به افرادی کنترلگر شوند و مدام همسرشان را چک کنند و مثل سایه دنبالش باشند. البته در ابتدای آشنایی خودبخود طرف مقابل ما تمام زندگیمان میشود اما اگر این روند بخواهد ادامه پیدا کند ما را از کار و زندگی میاندازد. هر فردی در کنار ازدواجش، که البته جنبه بسیار مهمی از زندگیاش است، لازم است به خانوادهاش، کارش، تفریحات و دوستانش و علایق دیگرش هم به اندازه خودشان توجه کند؛ همچنین به فردیت خودشبه عنوان یک انسان مستقل. این دخترها جلوی رشد و پیشرفت همسرشان را میگیرند، وهیچ مردی هم این را نمیخواهد.
- دخترهای خودباخته (مهر طلب).
دخترهای خودباخته را حتما میشناسید: آنها به خاطر رابطهشان از همه چیزشان میگذرند و حاضرند تمام زندگیشان را برای طرف مقابلشان فدا کنند. آنها از خود گذشتههایی هستند که همیشه در دسترسند، هرگز ناراحت و دلخور نمیشوند، همیه دنبال راضی کردن طرف مقابلند، هیچ اولویتی برای خودشان قائل نیستند، از نیازهای خودشان میگذرند تا به نیازهای مرد زندگیشان برسند، به فکر رشد و پیشرفت شخصی نیستند و بالاخره همه زندگیشان در رابطهشان خلاصه میشود.
این جور دخترها همه این کارها را به خاطر خشنود کردن طرف مقابل انجام میدهند، اما برعکس آنچه خودشان فکر میکنند به جای راضی کردن طرف مقابل او را از خود میرانند. آنها در نهایت به افرادی بیهویت و به شدت وابسته تبدیل میشوند که همه بار زندگیشان روی دوش همسرشان خواهد بود.
گاهی اینطور به نظر میرسد که دخترهای سر به زیر حرف گوش کن بیشتر مورد توجه هستند، اما آنها بعد از مدتی بینهایت کسل کننده میشوند. در واقع دخترهایی که در حد خودشان استقلال و هویت دارند و به دنبال رشد شخصی خودشان هم هستند برای همه جذابترند. پسه خود را ارزان نفروشید به قول مولانا: هر که او ارزان خرد، ارزان دهد گوهری طفلی به قرص نان دهد!
- دخترهای غرغرو
این آخرین مورد است اما بیشتر از تمام مواردی که تا اینجا خواندید آدمها را از شما فراری میدهد. واقعا چه کسی دلش میخواهد یک نفر مثل رادیوهای قدیمی مدام زیر گوش وزوز کند، آن هم از نوع غرغر؟! از نزدیکترین مردی که دم دستتان است سوال کنید چه چیز بیشتر از همه روی مخش میرود و او به شما خواهد گفت که یک آدم غرغرو. غرغروها انرژی آدم را تحلیل میبرند و واقعا روی اعصاب راه میروند و متاسفانه خودشان هم متوجه نمیشوند که چقدر این کارشان بیهوده است.
وقتی مدام غرغر میکنید دیگر کسی به حرفهای شما گوش نمیدهد و محتوای حرفهایتان را نمیفهمد؛ اگر هم تا به حال با غرغر توانستهاید به هدفتان دست پیدا کنید و کسی را مجبور به کاری بکنید فقط برای این بوده که از دستتان خلاص شوند و شما را از سر وا کنند، نه هیچ چیز دیگری. البته که شما حق دارید خواستههایتان را از دیگران بخواهید یا شکایتهایتان را مطرح کنید اما چطور است یک شیوه موثرتر و جذابتر برای این منظور پیدا کنید؟ شاید هم خواستههایتان نیاز به بازبینی داشته باشد. مطمئنم اصلا دوست ندارید کسی توی دلش به شما بد و بیراه بگوید.
کد خبر: ۳۱۸۴ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۲/۰۲